بسم الله الرحمن الرحیم

شعر،لطیفه،داستانک....سرگرمی.........

بسم الله الرحمن الرحیم

شعر،لطیفه،داستانک....سرگرمی.........

طنز..........(93/08/27)

سه شنبه, ۲۷ آبان ۱۳۹۳، ۰۲:۵۴ ب.ظ

یارو از ساختمون ده طبقه میفته پایین، همه جمع میشن دورش، ازش میپرسن: آقا چی شده؟ میگه: منم تازه رسیدم!



مرده و زنش دعواشون شده بوده، با هم حرف نمی‌زدند. زن وقتی شب میره بخوابه،‌یک یادداشت برای شوهرش می‌گذاره که: منو فردا ساعت 6 بیدار کن. صبح زنه ساعت 10 از خواب پا میشه، شوهرش براش یک یادداشت گذاشته که: پاشو ساعت شیشه!


یارو سوار آسانسور میشه، میبینه نوشته: ظرفیت 12 نفر. با خودش میگه: عجب بدبختیه‌ها! حالا 11 نفر دیگه از کجا بیارم؟!



دعای هنگام طلاق : پروردگارا ، آن دلبر شیرین که سپردی به منش ، از بس که نونور بود سپردم به ننش



یارولنگ بوده باکشتی میره سفر وقتی برمیگرده دوستش میگه سفرخوب بود؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم چون هی میگفتن لنگرو بندازید تو آب.



یارو چربی داشته میره دکتر، دکتر میگه روزی 4 کیلومتر بدو. بعد یه هفته زنگ میزنه به دکتره میگه: دکتر رسیدم لب مرز حالا چی کار کنم؟!!!



به یارو میگن یه موجود نام ببر! میگه: یخ! میگن یخ که موجود نیست! میگه: پس همه جا نوشتن یخ موجود است!!!

میگن از فردا خوشگل ها رو می گیرن تو رو خدا بیرون نرو نمی گیرنت ضایع می شی .



به بزه می گن چرا زنگولت صدا نمی کنه ؟ می گه گذاشتمش رو ویبره !

معلم : فعل کشیدن را صرف کن . 

شاگرد : کشیدم کشیدی پاره شد !



به بچه می گن برو سی دی خام بخر . می گه : صوتی یا تصویری ؟



یارو رتبه اول کنکور میشه بهش میگن چه کار کردی . میگه : روزی 25 ساعت درس می خوندم !!! میگن مگه میشه ؟ میگه : آره . صبح یک ساعت زودتر بیدار می شدم .



یه روز از یک داماد که دو تا کت رو ی هم پوشیده بود می پرسند چرا دو تا کت پوشیدی ؟ داماد می خنده و میگه : چون عقد و عروسی با همه .



به یکی می گن با مشغول جمله بساز. میگه یک بار یک غول دیدم گفتم چطوری مش غول..؟!



وقتی که رفتی هم روحم سوخت هم جیگرم . با رفتنت دوگانه سوزم کردی .



یارو می ره امتحان گواهینامه بده چند بار رد میشه بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره می گه گواهینامه ؟ یارو می گه دادین که می خواین ؟



اگر کسی بهت : 1 اس ام اس داد یعنی بیادته! 2 تا داد دوست داره !! 3 تا داد میخوادت !! 4 تا داد عاشقته !! 5 تا داد یعنی خطش ایرانسله .

هه هه هه..... 



ببخشید ، یه لحظه تو رو تو ذهنم تجسم کردم ، نتونستم جلوی خنده مو بگیرم !



قلمراد می رود خارج و با خودش سه کیلو قند می برد . ازش می پرسند : اینها را کجا می بری ؟ میگه : آاخر شنیده ام غربت تلخ است .



دعای یک زن موفق : خدایا ، از تو خردمندی می خواهم تا همسرم را درک کنم ، عشق می خواهم تا او را ببخشم . بردباری می خواهم تا شرایطش را بپذیرم ، زیرا اگر از تو قدرت بخواهم ، او را آنقدر می زنم تا ناکار بشه .


قلب من ، دل من ، خون تو رگهای من ، نفس من، جیگر من ، خلاصه ... همه وجودم درد می کنه. باید برم دکتر ببینم چرا این طوری شدم !

چشمهای درشتت را که به من می دوزی و با لبهای بزرگ و با صدای رسا آواز می خوانی . از همیشه بیشتر دوستت دارم ، تو واقعاً زیباترین قورباغه ای !




برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......برو ......بسه ........ حالا برگرد ! ............... همین جوری بری پایین به نفت می رسی !



از شیرجه جانانه شما بر روی گوشی متشکریم . 

شرکت حمایت از اس ام اس ندیده ها !!!



روز تو رو تو کوچه دیدم و عاشقت شدم ... فرداش تو خیابون دیدمت و دیوونت شدم ... امروز تو اتوبان دیدمت خدا آخر و عاقبتم و بخیر کنه !عجب ماشینی هستی .

ـ + - + - + - + - + - 

+ - + - + - + - + - 

+ - + - + - + - + - 

بشین جمع و منها ببین چندمین باره سر کار رفتی ؟




میخواستم ببینم خوابی یا نه ؟؟؟؟؟ دیر وقته برو بخواب ، صبح بیدار نمیشی !!!!! شرمنده اس ام اس مال شما نبود



جیک ، جیک ، جیک ، جیک ، جیک ، . . . یکی اضافه کن بفرست برای جوجوی بعدی (ستاد سرشماری جوجه های آخر پاییز)



یارو میره لب دریا 

... بقیش بمونه واسه فردا 



این اس م اس رو وقتی دوروبرت کسی نیست بخون. اگر هم عجله داری برو یه جای خلوت و تنهایی بخونش 

پشت سرتو بپا 

کسی نیست داری می خونی؟ 

خوب خدا را شکر کسی نیست ببینه سرکاری!





خوابی؟ بیداری ؟ شوخی نکن ! خوابیدی یا بیداری؟ اگه خوبی پس چرا بیداری؟ دیدی ناقلا؟ بیداری! شاید هم بیدار بودی! دیدی خواب بودی؟ پس بیداری! 

کاری نداشتم.... فقط می خواستم ببینم خوابی یا بیداری؟ 

پاشو برو مسواک بزن بعد خواب! 




یکی از ملانصرالدین می پرسه چه جوری جنگ شروع می شه؟ 

ملا بدون معطلی یکی می زنه توی گوش طرف و میگه اینجوری!




روزی ملانصرالدین بدون دعوت رفت به مجلس جشنی. 

یکی گفت: جناب ملا! شما که دعوت نداشتی چرا آمدی؟ 

ملانصرالدین جواب داد: اگر صاحب خانه تکلیف خودش را نمی‌داند. من وظیفه‌ی خودم را می‌دانم و هیچ‌وقت از آن غافل نمی‌شوم. 





یک روز ملانصرالدین خرش را در جنگل گم می کند. موقع گشتن به دنبال آن یک گورخر پیدا می کند. به آن می گوید: ای کلک لباس ورزشی پوشیدی تا نشناسمت!

ملا در بالای منبر گفت : هرکس از زن خود ناراضی است بلند شود. همه ی مردم بلند شدند جز یک نفر. ملا به آن مرد گفت : تو از زن خود راضی هستی؟ آن مرد گفت : نه ... ولی زنم دست و پامو شکسته نمی تونم بلند شم!





معلم به دانش آموز میگه: پنج تا حیوان درنده نام ببر میگه: دو تا ببر 3تا شیر!!!

یارو با 206 مسافر‌کشی می‌کرده، 5نفر سوار کرده بوده، با سرعت تمام می‌رفته، اولی می‌گه: آقا خیلی داری تند میریا. راننده می‌گه: تا حالا 206 داشتی؟ یارو می‌گه: نه، راننده می‌گه: پس ساکت شو. دومی می‌گه: آقا خیلی خیلی داری تند میریا، باز راننده می‌پرسد تا حالا 206 داشتی ؟ اونم می‌گه: نه، باز راننده می‌گه: پس تو هم ساکت شو. همین جوری می‌گفتن که خیلی تند میری و اینا، تا اینکه پنجمی می‌گه آقا زیادی داری تند میری‌ها!!! راننده می‌پرسه: تا حالا 206 داشتی؟ می‌گه: آره... می‌گه: پس بگو ترمزش کجاس؟!!




یارو میره کولر بخره فروشنده میگه: آبی باشه؟ یارو میگه نه اگر قرمزشو دارین بدید؟!!!!!

یه روز به مراد میگن: اونایی که زن ذلیل هستن بیان سمت چپ بقیه برن سمت راست. همه میرن سمت چپ فقط یکی نمیره. بهش میگن تو چرا نمیری اونور؟ میگه خانومم گفته از جات تکون نخور!!!!!!!!!!



یارو یه تیکه یخو گرفته بوده بالا داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه میکرده. رفیقش ازش میپرسه: چی رو نگاه میکنی؟ یارو میگه: ازش آب میچکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!!!!!

  • حسین کرمی

لطیفه ها

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی