تک بیتی دو بیتی امیرالمومنین..(93/8/25)
یا مظهر العجایب...
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
تخت شاهی فقط از آن امیر عرب است
حدیث پیامبر(ص): بصورت شعر
بودند "علی"دوست اگر مردم عالم//بلله قسم خلق نمیگشت جهنم//
شبی گفت هاتفی با لفظ ساده
بوَد ذکر علی فوق العباده
مزن بیهوده غیر از مرتضی دم
که همتای علی مادر نزاده
آرزو ﻋﯿﺐ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺟﻮاﻧﺎن آﻗﺎ
ﺷﺎﯾﺪ آﺧﺮ ﺑﻪ ﻧﺠﻒ ﻣﻦ ﺳﮓ درﺑﺎر ﺷﺪم...
قلبم به پای نام علی جان گرفته است
این نفس سرکشم سر و سامان گرفته است...
اعجاز دستهای علی چیز دیگری است.!
اینجا مسیح نوبت درمان گرفته است...
سلام ! مظهر یکتای « لیس إلا هو »
سلام ! حضرت خورشید ! ماهِ یوسف رو
مقام عصمتتان « إنما یرید الله »
قسم به اشهد أن لا اله الا هو
زانکه باشد دست ربّ البیت معمارنجف
کعبه هر ذی الحجه میــگردد ز زوّار نجف
شیخ و زاهد سوی حج رفتند دیدار خدا
من به همراه خـــــــدا رفتیم دیدار نجف
سحری به خواب دیدم شَه کشور صفا را
به رخش نظاره کردم مَهِ خوب دلربا را
به ادب زبان گشودم بسرودم این نوا را
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
(یا امیرالمومنین ع)
تا جسم مرا گرفت در خویش تراب.....
آمد ملکی به جانب من به شتاب......
گفتا که بگو مهر که بردل داری....
گفتم که علی، گفت که آسوده بخواب...
گرفضل تورا همه بدانند علی.
حیران تو تا ابد بمانند علی
میترسم اگر فضائلت را گویم
یک عده تورا خدا بخوانند على.
مشق شمشیرت به میدان مرد میسازدعلی
مردمیدان کو به دستت پنجه اندازد علی
هشت درب جنت اعلی کلیدش دست توست
اهل دوزخ نیست هرفردی به دنیا مست توست